رؤیایی را انتخاب کن و به خاطرش یاد بگیر
دنیای یادگیری میدان جنگ است؛ جنگی بدون گلوله. دوست دارم مستقیماً به دل هدف بزنم و خیلی صریح بگویم یادگیری چیزی نیست که در مدارس ما اتفاق میافتد. یادگیری در خوشبینانهترین حالت میتواند کمی شبیه به فعالیتها و رویدادهای کنونی در مدارس ما باشد.
مطمئن هستم هیچ از کدام از ما نمیتوانیم یک مدرسه را نام ببریم که درسی تحت عنوان ” رؤیا پردازی” یا “تلاش برای تحقق رؤیاها” داشته باشند. کلاس و درسی نداریم برای پیگیری رؤیاها و ایدههایی که داریم. مهم نیست چه ایدههایی هستند؛ ساده یا احمقانه. هر چه باشد؛ جایی نیاز هست؛ زمین حاصلخیزی لازم داریم که این دانهها را در آن بکاریم بیشک از صد ایدهی کاشته شده، یکی سبز خواهد شد.
فکر نکنم اجازه داشته باشیم به خاطر 99 ایدهی مفت و بیثمر چمن بازی را لوله کنیم و زیر بغل بزنیم. چرا چون به نظر ما 99 درصد ایدهها مفت هستند.
معادل آن شاید بشود گفت غالب آدمها را زندانی کنیم؛ چون زندگی کردن بلد نیستند.
از سیستم کنونی آموزش و پرورش که بگذریم. راه همچنان بسته نیست و ما در قالب فعالیتهای فردی و گروههای کوچ میتوانیم برای تحقق رؤیاهایمان تلاش کنیم و بجنگیم.
بهترین مبارزه یاد گرفتن است نه مقطعی و با مدرک و نشان فارغالتحصیلی. بله یادگیرندهی همیشگی بودن و خود را نیازمند همیشه یاد گرفتن از پیش نیازهای اصلی پوشاندن جامعهی واقعیت به تن رؤیاها هستند.
این نگرش که من همواره دانش آموز و دانشجو هستم؛ مجوز ورود به سرزمین تلاشهای مستمر و پیگیری هوشمندانه را صادر میکند. وقتی قبول داشته باشم که مدام نیازمند یادگیری هستم؛ یعنی تلاش همیشگی در مسیر یادگیری را نیز انتخاب کردهام.
ما انتخابهای زیادی برای موفق نشدن داریم اما برای موفق شدن انتخابهایمان خیلی محدود هستند.
همهی مسیرهای موفقیت از دالان کوشش مستمر میگذرند. همهی راه به تابلوهای ادامه بده، ادامه بده، توقف نکن برمیخوریم.
در نهایت فکر نکنم چیزی ترسناکتر از ایستادن و دست از تلاش برداشتن بتواند؛ ما را بترساند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.