ـ توضیحات:
گاهی کودکان در تشخیص صدای آخر کلمهها، دقت و حساسیت لازم را به خرج نمیدهند و این امر باعث بروز مشکلات املایی میگردد. این عدم توجه میتواند دلایل زیادی داشته باشد. که میتوان آن را در زیر مجموعهی دقت و توجه، حافظهی شنیداری و تمیز شنیداری و… قرار داد. امروز با معرفی یادبرگ(کاربرگ) کلمات جفتی، میخواهیم به یکی از عوامل بروز اینگونه اشتباهات املایی بپردازیم و با ارائهی این یادبرگ به عنوان الگو، باعث جلب توجه کودکان به صدای کلمههای مشابه شویم. امیدواریم این نمونه یادبرگ جرقهای باشد جهت بروز ایدههای متنوع و گوناگون توسط معلمان و مربیان عزیز یادگیری و سرانجام دوست داریم تجارب کاربردی خویش را در این حوزه با ما به اشتراک بگذارید.
ـ خیلی وقتها هنگام بررسی املای کودکان، میبینیم که دانشآموز به جای : “بودند” کلمهی “بودن” را نوشته است و همچنین: آمدن… آمدند ـ رفتن … رفتند و…
در چنین مواقعی بایستی جهت بهبود مشکل به موارد زیر توجّه گردد و به تناسب موقعیت و شرایط، مشکلات اولویت بندی و راهکارهای درمانی مناسب، اجرایی گردد:
- الف: خود معلّم به عنوان عامل اصلی بروز اشتباه: آیا معلّم کلمه را درست خوانده است؟ آیا صدا کافی و رسا بوده است؟ و…
- ب: هنگام تدریس و آموزش یا زمان بازآموزی مطالب مرتبط ؛ تاکید گردد که هنگام املاء به محض شنیدن کلمه، فوراً آخر آن را حدس نزنیم؛ اگر هم حدس زدیم به صدای آموزگار تا انتهای خواندن کلمه توجّه شود.
- ج: گه گاهی معلّم به عمد کلمههای متون املایی را عوض نماید. جایگزینی کلمههای مترادف یا تغییر شناسهی فعلها و ضمیرها مثلاً من دوست خوبی دارم … ما دوست خوبی داریم…بابا تاب را بست…تو تاب را بستی.
- د: تاکید ویژه و آموزش انفرادی به کودکانی که هم چنان در این زمینه مشکل دارند. تاکید روی مشابهات و تفاوت حروف در کلمههای مثل هم.مانند: “نشستند” با “نشستن” فقط در صدای پایانی تفاوت دارند.
- د: استفاده از یادبرگهای آموزشی و روشهای آموزشی متنوع از جمله این یادبرگ (کلمههای جفتی)
- و: ارائهی صداهای متنوع و تشخیص آنها توسط کودک (به عنوان نمونه استفاده از قوطیهای حاوی حبوبات و دانه و ماسه) و بسیاری از روشهای مکمل آموزشی دیگر.
ـ مزایای کاربست یادبرگ کلمات جفتی:
ـ تقویت تمیز شنیداری.
ـ بهبود اشتباهات املایی هنگام نوشتن کلمههای مشابه در کودکان.
ـ پرورش دقّت و توجّه در کودکان.
ـ تقویت حافظهی شنیداری.
- عنوان: کلمههای جفتی (تقویت تمیز شنیداری)
- کد: ۰۰۴۲
- نوع فایل: PDF
- حجم: ۴۳ KB
سایز: A4- تعداد صفحات: ۱
- دانلود: رایگان
سلام
واقعیت این است؛ مشکلات کودکان به صورت عام و مشکلات یادگیری آنان به صورت خاص، تابع یک عامل یا حتی دو عامل نیست. آنقدر عوامل و فاکتورهای مختلف و گوناگونی در این بین دخالت دارند که میشود گفت میزان شناخت و دانش ما و روشهایی که ما به کار میبریم کاملاً محدود هستند و همچنین میتوانند اشتباه باشند.
این مقدمه را نوشتم تا گفته باشم که نوشتار بنده هم تابع همین وضعیت است و البته این نسبی بودن ذات همین حوزه است. حال برداشت بنده از موردی که مطرح نمودید به این صورت است:
ـ آنچه که به عنوان”ناشنوایی عمدی ” از آن نام بردید؛ نوعی فرار از ارتباط مؤثر است. نوعی گزینش یا اجباری است که کودک آن را در لحظه و مکان خاص که در اینجا می تواند کلاس درس، کلاس یادگیری باشد؛ به کار میگیرد. شاید بشود گفت که قبل از آنکه ما آن را ارتباط ببینیم نوعی سپر ارتباطی میبینیم. ارتباط از هر گونهاش یک نوع مهارت است و مهارت با تکرار وتمرین میتواند بهبود، افزایش و تغییر یابد. ما به عنوان مربی یادگیری میتوانیم در راستای بهبود، افزایش و تغییر این مهارت، گام برداریم:
ـ آیا کودک با خودش هم قهر است؟
ـ آیا کودک با کسانی که دوستشان دارد؛ هم همین برخورد را دارد؟
ـ آیا کودک در موقعیتهای جدید و هیجان انگیز هم همین رفتار را از خود بروز میدهد؟
و سؤالات بسیار دیگری که میتواند شناخت نسبتاً بهتری به ما بدهد. با توجه به عدم تخصص ما در این زمینه کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان و در صورت امکان ارجاع مورد به آنان تاثیرگذار است.
در پایان میتوان گفت ایجاد ارتباط خوب و مؤثر پیش شرط هر گونه آموزش و درمان است و اگر بتوانیم ارتباط صمیمی و نزدیکی با کودک برقرار سازیم رسیدن به اهداف تحصیلی و آموزشی ساده تر از چیزی است که تصورش را داریم.
در مورد دو مصداقی که ذکر نمودید اگر فرصت شد دوست دارم در بخش پرسش و پاسخ یا پستی به صورت مستقل به آن ها بپردازم.
همکار گرامی موفق باشید.
سلام
منظورم از به کاربردن این اصطلاح این بود که بسیاری از کودکان آن قدر با صداهای یکنواخت و خشن وعاری از کمی محبت روبه رو شده اند که دیگر دوست ندارند چیزی بشنوند.زیرا اگر دوباره تصمیم به گوش دادن بگیرند قطعا ناامید خواهند شد و با صداهایی روبه رو می شوند که کسی آرزوی شنیدنشان را ندارد.آن ها آن قدر به این رفتار خود ادامه می دهند تا این که این رفتار تبدیل به خصیصه ای در وجود آن ها می شود.کم کم پدر ومادر نگران شده وفرزند خود را به نزد متخصص گوش می برند.اما متخصص گوش هیچ گونه نقصی در این کودک نمی بیند.من امسال دانش آموزی داشتم که برای فهماندن منظورم به او باید هر بار از جملات ساده تری استفاده می کردم.این کودک پایه ی دوم دامنه لغات بسیار کمی داشت.در جلسات میانی بود که به وجود این خصیصه در او مشکوک شدم.کار کردن باهاش خیلی سخت بود.نتیجه ی تست هوشش هم کم بود ولی به علت مشکل قلبی اش پذیرشش کردم. کم کم فهمیدم حروف الفبا را هم خوب یاد میگیرد ولی در درک وفهم مطالب مشکل دارد. ومعنی لغات را نمی فهمد.اگر سه جمله با او حرف می زدم .جمله ی آخر را اصلا نمی فهمید .گاهی برای فهماندن منظورم باید از کلملت دیگری استفاده می کردم.و گاهی او از حرفهایم بد برداشت می کرد.ومن دوباره باید توضیح می دادم که منظورم چیست.حالا دانش آموز دیگری دارم که او نیز چندان تمایل به شنیدن وحرف زدن نداشت ومن را یاد شاگرد قبلی انداخت.اگر چه وضعیت درسی اش روبه بهبود است.
همکار گرامی در پایان از وقتی که می گذارید تشکر می کنم.
سلام خانم عبدللهی
با حرف شما موافقم که متاسفانه دانشآموزانی داریم که تحقیر میشوند و همکارانی داریم که احساس میکنند فعالیت کودکان، فقط و فقط به انجام تکالیف درسی و رسمی محدود میشود.
در حالی که میتوان با کمی ابتکار و سلیقه فضای مناسبی را برای پرورش خلاقیت کودکان فراهم نمایند.
در مورد بخش دوم نظرتان: “ناشنوایی عمدی” دوست دارم بیشتر توضیح بدهید و اگر بشود با ذکر مثالی موضوع را بیشتر باز کنید. بعد از نظر تکمیلی شما، در حد توان سعی خواهم کرد و در واقع خوشحال خواهم شد با ارائه تمریناتی در قالب یادبرگ به رفع این مشکل کمک نمایم.
سلام وخسته نباشید
آقای برنگ ما دانش آموزانی داریم که جز تحقیر چیزی نشنیدند و جز تکلیف درسی و غیر درسی چیزی از آن ها خواسته نشده .همین امر باعث ناشنوایی عمدی در آن ها شده است .اگر لطف کنید .راهنمایی هایی در این زمینه ارائه کنید ویا تمریناتی جهت رفع این مشکل ذکر نمایید ممنون می شوم.